فهرست محتوای این مقاله
8- شیخک ها mathodea :
آخوندکها حشرات گوشخوار بزرگی هستند که طول آنها ۳ تا ۱۰ سانتیمتر و رنگ آن بسته به نوع آن ،سبز، قهوه ای یا برنزه می باشد. این حشرات دارای سری بزرگ و بدنی بسیار کشیده می باشند. شاخکهای این حشره نسبت به طول بدن آخوندک کوتاه می باشد و بالهای بلند و نازک آن از قسمت میانی بدن محافظت می کند پاهای جلویی آخوندک بسیار سریع و مسلح به تیغهایی است که به او در گرفتن حشرات کمک می کند. .این موجودات بسیار کاری و کشنده هستند و انواع بسیار زیادی از حشرات دیگر را به عنوان غذا مصرف می کنند. گردن منحصر به فرد آخوندک او را قادر می سازد که موقعی که در کمین نشسته، سرش را ۱۸۰ درجه بچرخاند. حشره دعاخوان قادر است خود را به خوبی استتار کند که این قابلیتهای استثنایی این حشره، او را به کابوسی برای حشرات دیگر تبدیل کرده است.
نکته بسیار جالب در مورد این حشره جفت گیری آن می باشد. در حین جفت گیری حشره نر روی حشره ماده ،که از نر بزرگتر است، می پرد. هر گونه اشتباه از جانب حشره نر به معنای خورده شدن او توسط حشره ماده می باشد! با این وجود نیز اگر پرش موفقیت آمیز بود، باز ممکن است حشره ماده چرخیده و شروع به خوردن سر مرد بیچاره کند!! قسمتهای باقی مانده از بدن نر برای ادامه جفت گیری کافی می باشد. تنها پس از پایان عمل جفتگیریست که حشره ماده خوردن مرد نگون بخت را متوقف می سازد . می توان حشره نر را از ماده با شمردن قسمتهای میانی آخوندک تشخیص داد. شکم حشره نر ۸ قسمت و شکم ماده ۶ قسمت دارد.
از این حشره می توان به عنوان یک حشره کش در باغچه های خانگی استفاده کرد (ببینم کدوم حشره جرات داره که پاشو اونجا بزاره!!). در حدود ۲۰۰ گونه مختلف از حشره دعاخوان تاکنون شناخته شده است که بعضی از آنها در زیر لیست شده است- Dead Leaf Mantids : این گونه از حشره دعاخوان استاد استتار کردن است. وی طوری خود را استتار می کند که مثل یک تکه برگ خشکیده به نظر برسد.
9- موریانه ها isoptera :
موریانه حشرهای است از راسته آرکیپترها (Archipteres) که نزدیک به راسته رگ بالان است. موریانهها حشراتی هستند اجتماعی که دو نوع از آنها دیده میشود: یک نوع در داخل چوبهای منازل زندگی میکنند و نوع دیگر مخصوص نواحی استوایی بوده و در بیابانها برای خود مسکن میسازند و طول خانههایشان گاهی به 5 متر و قطرش به 8 متر میرسد و بسیار هم سخت است، بطوری که با کلنگ هم شکسته نمیشود.
در حالت کلی موریانهها ، شاه ، ملکه ، شاهزاده ، کارگر و سرباز دارند و اگر تپه آنها را بشکافید همه اینها را از هم تشخیص خواهید داد. تعداد زیادی از موریانهها با استفاده از چوبهای جویده شده و یا گل لانههای بزرگی درست میکنند. این لانهها بسیار اصولی ساخته شده و برای ساخت آن هر موریانه وظیفه مشخصی دارد. معمولا موریانهها در درون لانههایشان پنهان میشوند، ولی در صورتی که کسی مزاحم آنها شود یا برای تشکیل اجتماع جدید قصد پرواز داشته باشند، از لانههایشان بیرون میآیند.
بسیاری از مردم موریانه را با مورچه سفید اشتباه میگیرند. اگر چه موریانهها نیز مانند مورچهها جانورانی اجتماعی هستند، ولی به کلی با آنها تفاوت دارند. موریانه کمدی کلفت ، رنگی روشن و شاخکهای یکنواخت و خمیده دارد. شکل هر موریانه به نوع وظیفهاش در اجتماع موریانهها ، بستگی دارد. برای مثال کارگرانی که وظیفه غذا دادن و تمیز کردن ملکه را به عهده دارند، معمولا کور بوده و بدون بال هستند و دستگاه تناسلی هم ندارند. فقط موریانه نر دارای 4 بال است و بیش از چند روزی زندگی نمیکند، یعنی پس از جفت گیری با نر تنها فرد ماده (ملکه) است که در اجتماع موریانهها زندگی میکند و دارای شکمی بزرگ است و کارش فقط تخمگذاری است.
در دستگاه گوارش موریانهها که از چوب استفاده میکنند، عدهای از تک یاختگان از دسته فلاژلهها به نام «پلی ماستیژین» زندگی میکنند که با موریانهها زندگی اشتراکی دارند، بدین نحو که این تک سلولیها دیاستازی به نام سلولاز ترشح میکنند که موجب هضم و نرم شدن چوبها میشود و در این حالت موریانهها چوبهای نرم شده را میخورند.
تپههای موریانهای که بوسیله موریانههای تپه سیاه ساخته میشوند ممکن است به شکل لکههای نمایانی در تمام نقاط دامنههای کوهستانی جنوب غربی دماغه امید دیده شوند. سطح هر تپه درست مانند سطح خارجی مغز دارای برجستگیها و شیارهای مخصوصی است. بزرگترین آنها در حدود 60 سانتیمتر بلندی دارد و پهنای قاعده آن نیز به 60 سانتیمتر میرسد اگر یکی از آنها را بشکافیم دیده میشود که داخل آن مانند اسفنج است و از تعداد زیادی اطاقک تشکیل شده که عرض هر کدام از آنها 2.5 سانتیمتر است و با دریچههای کوچک راه دارد.
گرچه در یک تپه موریانهای بزرگ ممکن است بیش از 50000 موریانه زندگی کنند ولی داخل آن همیشه تمیز است. این تمیزی به این دلیل است که موریانهها مدفوعات خود را به منزله سیمان در ساختن دیوارههای تپه و اطاقکها بکار میبرند و لاشهها را نیز میخورند و مصرف میکنند. بیشتر ساکنین تپه حشرات کوچکی به طول 5 میلیمتر هستند که سرهایی سفید و بدنی به رنگ خاکستری تیره دارند.
اینها کارگرها را تشکیل میدهند کارگرها ممکن است نر یا ماده باشند اندام تناسلی آنها رشد نمیکند و فعالیتی ندارد و فقط اثری از آن باقی است موریانههای کارگر کاملا کورند و کارشان جمع آوری غذا و رسیدگی به بچهها و پرستاری از شاه و ملکه و شاهزاده هاست.
موریانه ملکه میتواند تا 30000 تخم در یک روز بگذارد او قادر به حرکت نیست و برای زنده ماندن کاملا به موریانههای کارگر متکی است بعضی از موریانههای ملکه میتوانند تا 50 سال زندگی کنند که از طول همه حشرات دیگر بیشتر است.
افراد دیگری که در حدود یک دهم کلیه ساکنین تپه را تشکیل میدهند و با کارگران تفاوت دارند سربازها هستند که رنگشان زرد و سرشان بیضی شکل است و یک جفت آرواره بلند و نوک تیز دارند که سلاح آنها را تشکیل میدهد کار آنها دفاع در برابر هجوم دشمنان خارجی است. سربازها در کار کارگرها شرکت ندارند ولی همیشه برای حمله به دشمنانی که میخواهند به زور وارد جایگاه آنها شوند آمادهاند. بزرگترین دشمن موریانهها ، مورچهها هستند که اگر آنها را بگیرند فورا میکشند و لاشهشان را برای تغذیه به لانه خود میبرند.
10- جوربالان homoptera :
شته ها از نظر ظاهری بصورت بالدار و بدون بال می باشند . و از نظر تولید مثلی در یک مرحله از زندگی بطور بکرزا تولید مثل می کنند و زنده زا هستند و در مرحله دیگر بصورت دوجنسی ظاهر می شوند و تخمگذاری می کنند . تخمها بیضی شکل و اغلب سیاه وبراق می باشند و بصورت جمعی و انفرادی روی گیاه میزبان گذاشته می شوند .بعلاوه شته ها ممکن است در یک دوره کامل زندگی از دو گرئه کاملا متمایز از گیاهان به عنوان میزبان استفاده کنند .مانند شته هلو که اوایل فسل روی هلو و درختان میوه هسته دار و در آخر بهار و تابستان روی گیاهان یکساله مانند لوبیا و سیب زمینی زندگی می کنند ولی دوباره در فصل پاییز روی درختان میوه هسته دار بر میگردند .
فرمهای مختلف در یک دوره زندگی شامل تخم ، ماده موسس و ماده های زنده زای حاصل از ماده های موسس ، که روی میزبان اولی که تخمها روی آن قرار داده شد زندگی می کنندو ماده های دختر زای مهاجر را بوجود می آورند و ماده های سکسوپار که بیشتر در اواخر تابستان روی میزبان دوم فعالیت می کنند و افراد نر و ماده بوجود می آورند . این ماده ها زنده زا هستند و افراد بالدار آنها روی میزبان اول مهاجرت می کنند .در پاییز افراد نر و ماده جنسی سکسشوال روی میزبان اول ظاهر می شوند و پس از جفتگیری روی تنه یا سرشاخه ها برای زمستان گذرانی تخم می گذارند . در شته های یک میزبانه تمام این مراحل روی یک میزبان انجام می شود . باید توجه داشت منظور از دو میزبان دو گروه کاملا متمایز از نظر بتانیکی است نه دو گونه متفاوت گیاه . شته ها ممکن است طی ۸ -۷ ماه تا ۲۰ نسل ایجاد کنند .شته ها بوسیله خرطومی که دارند شیره گیاه را مکیده و از آن تغذیه می کنند . بر اثر تغذیه شته ها گیاه میزبان بشدت ضعیف می شود و عوارض مختلفی مانند زردی و پیچیدگی برگها و ریزش میوه و گل بوجود می آورند .
گاهی برگها یا سایر اندامهای گیاه میزبان در اثر تغذیه شته ها تغییر شکل یافته و به شکلهای خاصی در می آیند . شته های پمفیگوس برگهای تبریزی را به شکل کیسه ،مارپیچ ، و تاج خروس در می آورند . شته مومی سیب روی ریشه و شاخه درختان برآمدگی های گال مانند ایجاد می کند و باعث خشک شدن درخت می گردد . اغلب این حشرات روی برگها و سایر اندامهای درختان مایع چسبناکی بنام عسلک ترشح می کنند که در واقع مدفوع حشره است که ۸۰ – ۷۰ درصد قند دارد و حتی بعضی مواقع مورد استفاده انسان نیز قرار می گیرد . عسلک باعث جمع شدن مورچه ها و زنبورها می شود و از همین طریق بین مورجه ها و عده ای از شته ها رابطه بیولوژیک جالبی برقرار شده است . مورچه ها در حفاظت و انتشار شته ها نقش موثری دارند .
11- بال توری ها neuroptera :
بالتوریها (Neuroptera) راستهای از حشرات از بالاراسته هامدگردیسان (Holometabola یا درونبالداران: Endopterygota) هستند. هامدگردیسان حشراتی هستند با استحاله و سوختوساز کامل.
در بعضی از حشرات این راسته شکل چشمهای مرکب یا ساده در خانواده های مختلف متفاوت هستند. گرچه قطعات دهانی از نوع جونده در این حشرات در بعضی از گروهها دارای خصوصیات معینی است که می توان در تشخیص آنها بکار برد ولی معمولاً این قطعات در زیر سر جمع شده و رویت آنها اغلب دشوار بوده و یا مستلزم دقت زیاد است.
خصوصیات سر و قفس سینه مثل اسکلریتها و درزهای معین اغلب قابل رویت هستند ولی در نمونه های خیلی کوچک و یا نمونه هائی که دارای بدنی خیلی مودار هستند رویت آنها کمی مشکل است که در این صورت ممکن است لازم شود موهای روی قسمت مورد مطالعه برداشته شوند.
خصوصیاتی مثل اندازه، شکل و رنگ حشره برای تشخیص گروههای مختلف نیز مفید هستند اندازه خیلی کوچک (Minute) به مفهوم دو میلیمتر طول یا کمتر، و اندازه کوچک به مفهوم بین 2 تا 7 میلیمتر طول می باشد.
مشکلات اساسی در مورد تشخیص بعضی از حشرات این راسته مربوط است به زیاد کوچک بودن بعضی از نمونه ها و لی نمونه های بزرگتر را می توان با سهولت بیشتر از روی کلید تشخیص خانواده ها تشخیص داد.
12- ملخ ها orthoptera :
ملخها در سرایر جهان در بیشتر چراگاهها ، علفزارها و کشتزارهای کنار جاده وجود دارند و در محلی که زندگی میکنند علفها ، چمنها و سایر گیاهان برگدار را میخورند.
مشخصات بدن
اسکلت خارجی: بدن از اسکلت خارجی کتینی تشکیل شده است و اسکلت خارجی از صفحات سخت تشکیل شده که بوسیله درزهایی از جنس کوتیکول نرم و جداست و در نتیجه بندها و ضمایم بدن میتوانند حرکت کنند. زیر کوتیکول رنگ آمیزی متنوع ملخهاست که باعث میشود به رنگ محیط دربیایند.
سر: یک جفت شاخک باریک بندبند با موهای حسی و دو چشم مرکب جانبی و سه چشم ساده. قسمت بیشتر سر در یک قطعه جوش خورده یا اپیکرانیوم جای گرفته که شامل تارک پشتی و گرههای جانبی و پیشانی است. در زیر پیشانی دهان قرار دارند که دهان شامل یک لب فوقانی ، یک زبان میانی ، دو فک جانبی که شامل دندانها می باشد ، یک جفت آرواره زیرین و یک لب تحتانی پهن شامل دو زایده حسی کوتاه.
سینه: سینه تشکیل شده از پیش سینه ، میان سینه و پس سینه. در هر یک از قطعات سینهای یک جفت پای بند بند وجود دارد و در میان سینه و پس سینه علاوه بر پاها به هر کدام ، یک جفت بال متصل است. قطعات هر بند دارای یک قطعه پشتی چهار صفحهای ، یک قطعه پهلویی سه صفحهای و یک قطعه سینه یا جناغ شکمی فرد است.
اجزای پا:پیش ران ، پی ران ، ران ، ساق و مچ. مچ از سه قسمت ابتدایی که دارای چهار جفت بالشتک در سطح شکمی و قسمت انتهایی که دارای یک نرمه یا برجستگی نرم در خارج آن دو چنگال میباشد. این نرمههاست که ملخ را قادر میسازد که روی سطح صاف خود را نگه دارد. پایی که به آخرین قسمت سینه مربوط است یک ران بزرگ دارد که دارای عضلاتی قوی است و یک ساق طویل که برای جهیدن بکار میرود. بالهای پیشین ضخیم ولی بالهای عقبی پهن و غشایی است. این بالها به صورت بادبزنی تاخورده و در زیر بالهای پیشین قرار دارد و در حین پرواز باهم باز میشود.
مشخصات بال:هر بال به صورت یک برآمدگی کیسه مانند از پوشش بدن ظاهر میگردد و به شکل غشایی دولایی نازک و پهن میشود و در داخل آنها نایها وجود دارد و اطراف نایها سینوسهای خونی یافت میشود. کوتیکول به دور نایها ضخیم میشود و به این ترتیب رگبالها تشکیل میشود. شکل و طرح رگبالها در گونهها آنچنان ثابت است که در طبقه بندی مورد استفاده قرار میگیرد.
شکم:شکم استوانهای و باریک است و مرکب از یازده قطعه یا بند میباشد. بند انتهای شکم برای جفتگیری مناسب است. در طول پهلوهای زیرین سینه و شکم ده جفت سوراخهای کوچک به نام منافذ تنفسی وجود دارد. که به دستگاه تنفس وصل میشود. در هر طرف اولین بند شکمی پرده صماخی تخم مرغی شکلی وجود دارد که اندام شنوایی حیوان است.
در ملخ نر 8 بند به قطعات قلابی شبیه ولی بند 9 و 10 بهم چسبیده و بند 11 صفحه فوق مخرج را تشکیل میدهد و یک خار کوچک به نام دنباله شکمی در یک طرف قسمت عقب بند 10 شکمی وجود دارد و جناغ بند 9 اندام جفتگیری را تشکیل میدهد. در ملخ ماده جناغ 8 وجود ندارد و جناغ 9 طویل است و یا صفحه جانبی در بند 10 دیده میشود و انتهای شکم دارای 2 لوب زوج میباشد که اندام تخمگذاری را تشکیل میدهد.
ملخ مراکشی
مناطق زیست این ملخ در ایران، دامنه های کوه های البرز و زاکرس در شمال غربی ، شمال شرقی، غرب، جنوب و جنوب غربی کشور می باشد و در مناطق مرکزی ایران بندرت دیده می شود. گیاهان زراعی مختلف خصوصآ غلات به عنوان میزبان آن ذکر شده است و بیشتر از سایر ملخ های بومی ایران که میزبان آنها گندم و جو ذکر شده است، خسارت زا است(غزوی، 1379).
این ملخ در خاک های رسی سفت و عاری از پوشش گیاهی تخم ریزی می کند و قسمتی از تابستان، پائیز و زمستان (حدود 9 ماه از سال) را به صورت تخم سپری می کند و یک نسل در سال دارد. خاک نرم و پوشش گیاهی انبوه از تخم گذاری، افزایش جمعیت و تبدیل حالت انفرادی به گله ای آن جلوگیری می کند(غزوی، 1379). در بعضی از سال ها جمعیت های قابل توجهی از این ملخ در کانون های دائمی آن مشاهده می شود اما به محض مشاهدة افزایش جمعیت و ایجاد گله در کانون ها، توسط عوامل اجرایی سازمان حفظ نباتات کنترل می شوند.
ملخ صحرایی
کانون های دائمی این ملخ در افریقا، عربستان، هندوستان و پاکستان قراردارد و تحت شرایط خاصی از فاز انفرادی به فاز گله ای تبدیل شده و به مناطق دیگر از جمله ایران حمله می کنند. این ملخ دامنة میزبانی وسیعی داشته و گندم و جو نیز از گیاهان میزبان آن به شمار می آید.
این ملخ در سال هایی که حالت گله ای آن به ایران حمله کرده است تا دو نسل در سال ایجاد کرده است (بهداد،1375). درسال های اخیر شاهد حملة دسته های مهاجر این ملخ به ایران نبوده ایم. فاز انفرادی این آفت در سیستان و بلوچستان و حاشیه دریای عمان و خلیج فارس نیز وجود دارد که در صورت مساعد بودن شرایط محیطی افزایش جمعیت داده و به زراعت های هم جوار محل زیست خود خسارت وارد می سازند (رفیعی، 1372 و غزوی و جمسی، 1373).
ملخ آسیایی
فاز انفرادی این ملخ در اکثر نقاط ایران وجود دارد و گندم و جو نیز به عنوان میزبان های این ملخ چند میزبانه ذکر شده است. اولین گزارش حمله آن به ایران در سال 1325 بوده که از خاک روسیه به نواحی شمالی ایران حمله کرده است (بهداد، 1375 ). در سال های اخیر این ملخ خسارت های شدیدی به مزارع نیشکر و برنج خوزستان وارد نموده است. زمستان گذرانی این ملخ به صورت تخم است و در شرایط خوزستان تا 3 نسل در سال ایجاد می کند(خواجه زاده،1381) .
برخی دیگر از ملخ های بومی در ایران وجود دارند که گندم و جو میزبان آنها ذکر شده است و در برخی سال ها خسارت های قابل توجهی به غلات وارد می کنند.