در طی پنجاه سال گذشته، آفتکشها جزء ضروری دنیای کشاورزی بوده اند. گرچه تقاضا برای تولید و توزیع آفتکش که باعث افزایش بهبود کیفیت و کارایی کشاورزی می شود محرز است. ولی احتمال بکارگیری نابجا و غیر معقول، بسیار زیاد می باشد. یکی از مهمترین نکات سازمان بهداشت جهانی، مسئله آفتکشها می باشد. افزایش جمعیت و بدنبال آن افزایش مصرف مواد غذایی، بویژه محصولات کشاورزی، کشاورزان را بر آن داشته است که میزان محصولات خود را افزایش دهند. افزایش کشت محصولات متعاقباٌ افزایش سموم آفتکش را به همراه داشته است.
به دلیل بی توجهی کشاورزان در مصرف سموم، ریزشهای جوی و چندین عامل دیگر سموم کشاورزی وارد آب رودخانه ها و دریاها می شوند. در این خصوص افزایش آگاهی متخصصین و به طور کلی عموم مردم از خطرات ناشی از تماس کوتاه مدت و دراز مدت، شامل سرطانزایی، بیماریهای سیستم عصبی ، تنفسی و زادآوری و … توجه عموم و دولتمردان را به خود جلب نموده است. امروزه آلودگی محیط زیست به صورت یک مسئله جهانی درآمده است. برای مثال آب یکی از اجزاء تشکیل دهنده مهم در چرخه زندگی محسوب می شود. اهمیت کیفیت، نگهداری و توسعه آن به طور پیوسته در حال افزایش می باشد و سموم دفع آفات نباتی یکی از اصلی ترین آلاینده های آب به حساب می آید
با توجه به اینکه هرساله زراعتهای بهاره ودرسال های اخیر جالیز وصیفی جات (خربزه ،هندوانه،گوجه فرنگی و خیار ……) در منطقه مغان بویژه حوزه پارسآباد در سطح وسیعی بطور شخصی یا غیرشخصی کشت میگردد و همگان به هرنحو ممکن سعی دارند در این کوتاه مدت سودکلانی از فعالیت برمحصولشان مخصوصاً در اراضی اجارهای داشته باشند، دراستفاده بیشتر از هرنهادهای بویژه کودهای شیمیایی و علی الخصوص انواع سموم شیمیائی دریغ نمی ورزند وبه جرأت میتوان گفت،شاید کمترزارعی آن هم به جهت عدم توان مالی از سموم استفاده نکند بلکه به وفور وبا شدت تمام مغان در بهار و تابستان بصورت زمینی و هوایی جالیز ، صیفی جات، باغات و زمین های زراعیاش سم باران میشود.
بدون اطلاع ازعواقب کار چه ازلحاظ آلودگی محیط زیست وتأثیرآن برانسانی که تمام تلاشش این است سالم بماند، شدیداً در مصرف سموم شیمیائی از همدیگر پیشی میگیرند. شاید بهتر است به خصوصیات شیمیائی سموم واثرات خطرناک آن از گفته بزرگان شروع بکنیم.
دکتر فرانسیس ری از دانشگاه فلوریدا اظهار میدارد که ما باافزودن موادشیمیائی به غذاهای خودمان امکان بروز سرطان را افزایش می دهیم.
دکتر هاریوگریوز نظر براین دارد که بین سموم سیمیائی و سرطان خون ، سرطان های دستگاه گوارشی یا دیگر اختلالات خونی رابطهای مستقیم وجود دارد.
تا دیروز زندگی بشر مملو از ترس از بلایایی جهان گستر چون وبا، حصبه ، تیفوس و طاعون بود ، اکنون خوشبختانه این بیماریهای مهلک که روزی همه جاگیر بودند با پیشرفت دانش پزشکی و رعایت اصول بهداشتی دیگر موجب نگرانی نیستند،امروزمانگران صدمات متفاوتی هستیم که در محیط زیست ما در کمین نشستهاند صدماتی که محصول پیدایش و تکوین شیوه زندگی جدید خود بشر هستند، نمونهاش پیدایش همین آفت کشهای قوی است.
درست است که هدف از کاربرد سموم شیمیائی نابودی حشره آفت یا کنترل بیماری گیاهی است ولی میتوان گفت که این همه سموم خطرناک که در حال حاضر مصرف می شوند تنها آفت کش نیستند بلکه زندگی کش و زیست کش هستند.
این همه خطر کردن پس به خاطرچیست؟
درست است که مصرف موادشیمیائی آفت کش را مجاز شمردهایم ولی بدون آنکه پیشاپیش تحقیقی دقیق از تأثیر آن بر جامعه اکولوژیک و زیستی بشر داشته باشیم و آموزش ها ، هشدارهای زیستی ،خطرات و مضرات جانبی مصرف سموم را گوشزد نموده و آگاهی داده باشیم ، بی مهابا نسبت به توصیه مصرف وفروش سموم تأکید داریم و قوانین و مقررات کنترلی در مصرف سموم و مجازبودن آن چندان محکم و استوار نیستند.ایمنی وبهداشت در کارخانه و حتی زمان سمپاشی به نحومطلوب و سختگیرانه اعمال میشود ولی در زمان سمپاشی و بعدازسمپاشی هیچ کنترل و آزمایشی در خصوص مضرات سموم برای جوامع اکولوژیکی و زیست محیطی انجام نمی گیرد و شاید تنها به کم خطر بودن سموم خود را راضی می کنیم چون چیزی بطور آنی مشاهده نمی گردد.
آموزش زارعین منطقه از ماندگاری سموم در خاک ، محصولات صیفی و جالیز،فاصله سمپاشی تا برداشت محصول (دوره کارنس ) ودرصد خطر سموم ضروری است ،همه سعی بر این دارند از بهترین و قویترین حشرهکش ها و قارچ کشها در کنترل آفات و بیماریهای محصولاتشان استفاده نمایند تا سرمایه ریالی افزایش یابد ، ولی ازآنچه که سموم شیمیائی بطور نهفته با جان و روان بشر میکند چندان خبر ندارند و تنها علائم حاد مسمومیت را مسموم شدن و حالت تهوع می دانند و دیگر هیچ…….. .
محصولات کشاورزی وبخصوص صیفی جات و میوهجات، بدون اطلاع از تأثیر نهایی سمپاشی ها مکرراً سم باران می شوند در یک دوره بهره برداری از جالیز یا صیفی جات یا مزارع ذرت تا 15 بار سمپاشی صورت می گیرد وبرای حصول اطمینان از مؤثربودن سمپاشی و گریز از هزینه اضافی دز مصرفی سم را گاه تا چندین برابر حد مجاز مصرف بالا می برند و بین زمان آخرین نوبت سمپاشی و برداشت محصول فاصله زمانی مجاز را رعایت نمی کنند.
بعنوان مثال ؛ در مورد محصولاتی مثل خیار که رشد سریع و محصول پیوسته دارد گاهاً بلافاصله پس از سمپاشی( بویژه سموم قارچکش) محصول را جمع آوری و بدون آزاد گذاردن در هوای آزاد درون کیسههای پلاستیکی کرده و روانه بازار و مورد مصرف عموم قرار می دهند که مصرف کننده نیز همیشه به دنبال محصول تازه است آن را مورد تغذیه قرار میدهد که زمانی کمتر از 12 ساعت را شامل میشود،ودر این مورد برای سنجش وجود باقی مانده سم نیازی به استفاده از دستگاههای حساس و پیچیده نیست حس چشایی مصرف کننده خود به طعم سم در محصول گواهی میدهد.
تجمع مواد سمی در غذا ، آب ، زمین و هوا یکی از بحثهای روز وخطرناک سموم برای سلامتی محیط زیست و بشر است ، براساس گزارشات آماری از سراسر جهان تعداد مسمومیت با عوامل آفت کش بیشتر ازپانصد هزارمورد در سال و همراه با بیش ازبیست هزار مورد مرگ میرسد. با توجه به اینکه اثرات خطرناک زیستی سموم در درازمدت بطور تجمعی در بدن انباشته میشود و صدمات وارده بر فرد ممکن است متناسب با جمع مقدار سم دریافت شده در طول عمر باشد به همین دلیل است که خطر نادیده گرفته میشود.
به قول دکتر رنه بوس : انسانها طبیعتاً بیشتر متوجه بیماریهایی هستند که علائم آشکار دارند در حالی که بعضی از بدترین دشمنان ما آهسته و بی خبر به سویمان می خزند.
فاکتور مهم در مسمومیت مزمن آفت کش ها دارابودن تجمع طولانی مدت در بدن است و این تجمع مواد سمی در بدن در تمامی افراد به واسطه تماس مستقیم وحتی بطور غیرمستقیم از طریق غذا ، تنفس یا جذب پوستی به چشم میخورد.
امروزه هیچ کس به کارآیی آفتکشها در حفاظت از محصولات زراعی شکی ندارد ،موضوع قابل بحث این است که اهمیتی که به افزایش عملکرد وسود تولید داده می شود اگر به همان اندازه به سلامت خود وشهروندان ومحیط زیست اعمال گردد جلوی بسیاری از خطرات اجباری ،ارادی و غیرارادی گرفته میشود.استفاده گسترده ، روزافزون ونابجا از آفتکش های سمی بابروز بیماریهای خطرناکی چون سرطان خون ،سرطانهای دستگاه گوارش و سایر اختلالات فیزیولوژیکی در بدن انسان در ارتباط می باشد وبه عناوین مختلف به ثبوت رسیده است و موضوع از حرف و حدیث گذشته و ضرورت توجه عام و خاص را به اهمیت حیاتی وزیستی مسمومیت های ناشی از سموم را دوچندان کرده است،همه آفتکشها بدون استثناء وبا نسبت های متفاوت روی تعدای از ارگانیسم ها ، اندامها و فرآیندهای حیاتی انسان اثرات سمی و مضر دارند که با رعایت اصول بهداشتی شاید بتوان حداقل از کم خطرترین آنها به نحوی مصون و ایمن ماند.
واقعیت این است که تقریباً 90 درصد کلیه قارچکشهای مورد مصرف در کشاورزی در مدلهای حیوانی سرطانزا میباشند هنوز این مسئله بزرگ توجه عمومی را بخود جلب نکرده است ،یک بررسی روی یازده نوع از قارچکشها نشان داده است که هرچند این موادتنها10 درصد از موادشیمیائی مورد استفاده به عنوان آفت کش را در سال تشکیل می دهند ولی در کل عامل 60 درصد از سرطانهای شایع دستگاه گوارش هستند ،دربعضی از محصولات کشاورزی سمومی مثل کاپتان ،مانکوزب، بنومیل ، کالکسین ، تیلت ،آلتو و….. هرچندمسمومیتی که قابل دیدن باشند را دارا نیستند ولی درکل در درازمدت سرطانزا هستند وخطرات زیست محیطی زیادی دارند.
برای ایجاد مسمومیت در بدن لارم است میزا ن سم در بدن حداقل به یک غلظت خاصی برسد تا علائم مسمومست در بدن ظاهرشود اما برای مواد مسموم کننده ژنتیکی و مختل کننده هورمونها یک آستانه واقعی که هیچگونه خطری پائین تر از آن نباشد وجود ندارد.
دانشمندان بر اساس دانش کنونی به این نتیجه رسیده اند که حتی یک دز خیلی کم از عامل شیمیایی مسموم کننده ژنتیکی میتواند باعث تبدیل یک سلول سالم به یک سلول بدخیم بشود.
اندازه گیری وسنجش ریسک سرطان در انسان ناشی از سموم شیمیائی بدلیل طولانی بودن دوره تکمیل فرآیند سرطانی شدن و ناشناخته بودن دوره کمون و ظهور تومور به صورت بالینی و همچنین تفاوت استعدادهای ژنتیکی افراد گوناگون با یکدیگر معمولاً دشوار است عملاً این طولانی بودن و عدم ظهور زودهنگام بیماری یک امنیت کاذب ونسبی به حضور بیشتر در محیط سمی و منطقه سمی کشاورزی و مزرعه می دهد ، واقعاً ذخیره سموم در بدن حتی به مقدار کم ،تجمع تدریجی آن ودر نتیجه اختلالات وارده بر جگردیگر غیر قابل انکار است که مشکلات ونارساییهای خونی را سبب گردیده و امکان بروز سرطان های شایع را تسهیل می سازد.
شاید بهتر است بطور اجمال به علائم مسمومیت های مزمن و حاد تأثیرگرفته از تمامی گروههای سموم شیمیایی مورد مصرف در کشاورزی را خاطر نشان گردم تا به سرانجام این طوفان مصرف سم واستفاده نامعقول آن اندکی بیشتر اندیشه کنیم وهمه چیز را به قضای الهی نسبت ندهیم.
با عنایت به این مورد که میزان وقوع مسمومیت ناشی از درمعرض قرارگرفتن با سموم شیمیائی در کشورهای درحال توسعه 13 برابر از مورد کشورهای کالاً صنعتی می باشد که خود 85 درصد از تولید جهانی آفتکش ها را مصرف می کنند. دلیل آن مشخص و مبرهن است آموزش و آگاهی دادن به جمعیت وافراد مشغول در حوزه فعالیت های کشاورزی و سموم شیمیائی.
مسمومیت ها بیشتر از راه تنفس، تغذیه محصولات گیاهی با باقیمانده مجاز سم بالا واستنشاق بخارات سم می باشد وبه حالت آلودگی نیز بیشتر منشاء پوستی دارد البته این مسمومیتها ارادی و به اختیار انسان نمی باشد به نحوی است که خواسته یا نا خواسته در معرض سموم شیمیایی بوده و می باشد در اینجا برای تفهیم بهتر به علائم کلی مسمومیت ها اشاره می گردد.
علائم عمومی وخصوصی مسمومیت های حاد و مزمن ناشی از درمعرض قرارگرفتن باآفت کشهای مورد مصرف در کشاورزی ؛
افزایش ترشحات وبزاق دهان،انقباض برونشها،اختلالات گوارشی ،اسهال،لرزش، رعشه،ضعف عضلانی ، بی قراری ،عدم تعادل ، تیرگی دید ، فقدان حافظه ،افزایش ادرار ،ضعف عمومی ،تشنج ،صدادادن گوش ،تب ، اختلال در تکلم ، بی خوابی ،سستی ،هیجان ،افسردگی ،پریشانی ،سقط جنین ،احساس سوزش پوست ،خشکیدگی دهان ولب ،تهوع ،استفراغ ، خارش ،گرفتگی عضلات ،درد در ناحیه شکم ،اختلالات ژنتیکی و جنسی وده ها عنوان علائم دیگر ودر سطح پیشرفته با انجام آزمایش های ویژه خونی مثلاً افزایش یا کاهش آنزیم های کبدی و مواد آلکالاین …..
به عنوان مثال ؛ احساس سوزش پوست ،مورمور شدن پوست در استفاده از سم سومیسیدین از حالت های مسمومیت پوستی این سم است ، گیجی ،تهوع ،دردهای شکمی ،عوارض تنفسی ،خارش،اسپاسم عضلانی ، ضعف و خستگی از علائم مسمومیت های اتفاقی یا شغلی با علفکش های کلروفنوکسی است ودو گروه از حشرهکش ها یعنی گروه کلره و فسفره به طرز متفاوتی ولی بطور مستقیم سیستم عصبی را شدیداً تحت تأثیر قرار میدهند و چندین صد مورد این وضعیت که در بروشور فنی سموم شیمیائی بعنوان احتیاطات قید می گردد که نیاز به رعایت دارد نه فقط مطالعه.
یکی از مهمترین حقایق راجع به سموم کلره ،اثرات آنها به کبداست این اندام شگفت آورترین اندام بدن انسان بشمار می آید و از تنوع کار وضرورت اعمالش در بدن همتایی نیست ،کوچکترین صدمه به آن عواقب وخیمی را بدنبال خواهدداشت .کبدنه تنها مسئول تولید صفرا برای هضم چربیهاست بلکه دارای چندین نقش اساسی دیگر در بدن است ،اگرکبدازسوی حشرهکشی آسیب ببیند نه تنها قادر به حفاظت بدن در مقابل سموم نیست بلکه تمامی فعالیت های متعدد آن مختل وبروز سرطانها را آسان می کند.
خطرات کلی آفت کشها:
تحقیقات نشان داده است که سموم آفتکشها باعث سقط جنین، عدم رشد فکری، اثرات مخرب ساختمانی در بدن هنگام تولد و نقصهایی در اعمال و بافتهای بدن می شوند.
آفتکشها دارای اثرات مخرب و سمی روی اندامهای تولید مثلی، تداخل در اعمال هورمنی، عقیمی مردان و زنان و دوره های قاعدگی نامنظم در زنان هستند.
همچنین مشخص گردیده است که علفکش توفوردی برای دستگاههای تولید مثلی بدن مسمومسیت زا است بطوری که آزمایشات نشان داده است که بین این سم و کاهش تعداد اسپرم ، افزایش اسپرمهای بدشکل ارتباط مستقیم وجود دارد.هم چنین ثابت گردیده است که زنانی که درمحیطی با آبهای آلوده به سموم زندگی می کنند درمقایسه با سایر افراد تاخیر قابل ملاحظه ای در رشد درون رحم دارند.
تحقیقات نشان داده است که سموم پاراکوات ،گروه سموم ارگانو فسفره، مانب و مانکوزب منجر به بیماری پارکینسون میشود. همچنین آشکار شده است افرادی که در حوالی مناطقی زندگی می کنند که در معرض آفتکشها قرار دارند احتمال بروز بیماری پارکینسون بیشتر است.
در تحقیقات دیگری که روی کشاورزان انجام شده مشخص گردیده است که کشاورزانی که با قارچکشهای مانب و مانکوزب در تماس هستند اعصاب محیطی آنها نسبت به سایر افراد کندتر عمل می نماید. تحقیقات روی جمعیتهای نمونه نشان داده است افرادی که در معرض علفکشها هستند 4 برابر و افرادی که در معرض حشره کشها هستند 3 الی 4 برابر احتمال بروز بیماری پارکینسون (فراموشی ) بیشتر است.
تحقیقات نشان داده است کودکانی که در هنگام رشد مغز در معرض غلظت خیلی کم سموم قرار دارند صدمات ثابت و پایداری در اعمال و و ساختار مغز آنها اِیجاد می شود. در برسیهای بعمل آمده در مکزیک روی کودکانی که در معرض سموم بودند نشان داد که انواعی از تاخیرات و کاستی ها در نمو مغز این کودکان در مقایسه با سایر همنوعان خود وجود دارد. همچنین ضعفهایی در نیروی فیزیکی ، تطابق طبیعی دست و چشم، و حافظه کوتاه مدت در این کودکان قابل مشاهده بود.
ارتباط بین بروز سرطان گلبولهای سفید خون و سموم ارگانو فسفره در تحقیقات اخیر محققین مورد تایید قرار گرفته است. همچنین ارتباط بین سموم توفوردی ، آترازین و کاپتان با سرطان ام اس دی) در تحقیقات مشخص شده است و باغدارانی که در معرض این سموم هستند سه برابر سایرین احتمال بروز این نوع سرطان را دارند. علفکشهای فنوکسی مانند توفوردی نیز در بروز سرطان بدخیم اس تی اس نقش دارند.و احتمال بروز افرادی که در معرض علفکشهای فنوکسی قرار دارند 10 برابر بیشتر از سایر افراد است.
وجود آفتکشها در آبهای زیرزمینی برای انسان بسیار خطرناک است و باعث اختلالات ناهنجار در سیستم عصبی، غدد درون ریزوسیستم ایمنی بدن می شوند. ترکیب آفتکشها و کودهای شیمیایی در آبهای زیرزمینی باعث ایجاد موارد بسیارخطرناکتردردر مقایسه با اثرات تک تک این مواد می شود.
تحقیقات بسیاری ارتباط معنی داری بین وقوع سرطان پروستات و مشاغلی که با علفکشها در ارتباط هستند به اثبات رسانده است. سرطان پستان سالانه افزایشی به میزان 1 الی 2 درصد نشان می دهد و آلوده کننده های محیطی از جمله آفتکشها درافزایش بروز این نوع سرطان نقش عمده ای دارند. دریک تحقیق خاص ارتباط بین بروز سرطان پستان و و علفکش آترازین مشخص شده است. سرطان تیرویید نیز از جمله سرطانهایی است که احتمال بروز آن در افرادی که در معرض علفکشهای فنوکسی قرار دارند بیشتر است.
درپایان بهتر وضروری است اشاره ای کوتاه به درجه سمیت سموم کشاورزی قوی و خطرناک که در منطقه مغان در سطح وسیع بدون در نظرگرفتن مسائل فنی وبهداشتی سموم وبویژه عدم رعایت فاصله آخرین سمپاشی تا برداشت را خاطرنشان شوم که ضرورت وپاسخی برای همه سئوالات ومسائل مربوط به سم در منطقه سبز مغان است.
سموم ذیل در بیشترین حد درمنطقه مورد استفاده قرار می گیرند که درجه سمیت پایینی دارند و در گروه سموم خطرناک برای انسان به شمار می آیند که نیاز مبرم به محافظت و مراقبت های ویژه دارد که متأسفانه به آب ، خاک و دانه ، میوه وصیفی جات منطقه هر ساله واردمی گردد..
نئورون ، سومیسیدین ، متاسیستوکس ، دانیتل ،اکاتین ،اندوسولفان ،دورسبان ،نواکرون ، کراکرون ، بنومیل ،کالکسین ، کاربندازیم ،مانکوزب ، ریدومیل ، لاروین ، سوین ، لیندین ، ترفلان ، لاسو،توفوردی و……….
در مورد فاصله آخرین سمپاشی تا برداشت یا چیدن محصول مثل خیار حداقل این زمان برای اکثر حشره کش ها یا قارچ کش ها کمتر از 3 روز نبوده و حداکثر زمان حتی برای بیشتر سموم رعایت فاصله دو هفته ای است ،آیا با برداشت خیار یا گوجه فرنگی که بعد از نصف روز سمپاشی شده این زمان رعایت می گردد هرگز نه ؟ مثلاً رعایت دوره کارنس برای سم متاسیستوکس 21 روز وبرای سم دانیتل در صیفی وسبزی 3-5 روز می باشد.
در خاتمه ضرورت یادآوری وتوجه همگان را به ماجرای پرمخاطره این مصرف بی رویه سموم شیمیائی به عنوان یک وظیفه کارشناسی خاطرنشان می گردم که آینده کودکانمان را جدی بگیریم، چونکه شاید سموم شیمیائی برای بالغین چندان عوارض قابل ملاحظه و فوری را بروز نمی دهند ولی برای خردسالان و کودکان تجمع مواد شیمیائی ازاوایل سنین کودکی که مصادف با اوج مصرف سموم شیمیائی از زمین و هوا در منطقه است، تفکرانگیز و مسئولیت بار است.
در دنیا تمام سعی ها برای کم مصرف نمودن این سموم شیمیائی است که به نوعی با سایر روش های مبارزه ای توأم گردیده است و سازندگان سموم شیمیائی سعی بر تولید سموم با دز مصرف پایین با تأثیر بیشتر هستند که به نوعی مشکلات زیست محیطی حداقل داشته باشد.
گفتنی است در حال حاضر هیچ سازمان بهداشتی در منطقه مسئولیت نظارت و کنترل آلودگی مواد غذایی ، محصولات کشاورزی ، میوه جات ، صیفی جات و سرمایه های ملی ( آب ، خاک و …) را به عهده ندارد واستفاده های غیر اصولی و غیر منطقی روز به روز با ورود سموم خطرناک به منطقه دوچندان گردیده است و اگر روزی در ورودی های میادین میوه ، تره بار و حتی شهر از این محصولات نمونه برداری حدمجاز باقیمانده سموم صورت گیرد معلوم خواهد شد که به گذشتگان چه مصیبت و فلاکتی شده و آینده منطقه را چه خطری کمین کرده و چه سهمی از این محصولات تولیدی ( میوه جات ، محصولات جالیز ،صیفی جات و سبزی ) صلاحیت عرضه به بازار ومصرف مردم عزیز این منطقه کشاورزی را دارند ،
به امید روزیکه محیط زیستی عاری از مواد شیمیائی و هوایی سالم برای کودکانمان و آبی تمیز برای بقای عمر داشته باشیم ،سرمایه انسانی را فدای سودهای فلاکت بار و آنی تفکرات لحظه ای ننمائیم چون ما مسئول هستیم.